مجازات قتل در تصادف رانندگی+ جزییات چند نکته مهم درباره بار زائران در فرودگاه‌های جده و مدینه نجات ۸ شهروند مشهدی از میان دود آتش‌سوزی (۱۲ تیر ۱۴۰۳) کشف ۴۰۰ کیلوگرم مواد روانگردان شیشه اعترافات تکان دهنده درباره قتل پدر ثروتمند دادگاه رسیدگی به پرونده رستمی‌صفا برگزار شد پرونده عجیب قتل فجیع نوجوانی که در برابر شیطان مقاومت کرد گردشگری سلامت ایران در یک سال گذشته به اندازه ۲۰ سال پیشرفت کرد پدروپسر مامورنما در مشهد به دام افتادند (۱۲ تیر ۱۴۰۳) کلاهبرداری با ترفند نرم افزار رایگان آموزش ارز دیجیتال (۱۲تیر ۱۴۰۳) گلابی؛ میوه‌ای مفید برای کاهش «کلسترول بد» خطر همه‌گیری بیماری تب دنگی در کشور ۵۰ درصد کودکان ایرانی بدخواب شده‌اند | ۳ فاکتور مهم شیوع ۳۶ درصدی اختلال خواب در کودکان تهرانی سرکه سیب؛ فراورده‌ای که برای کاهش وزن مفید است وزیر آموزش‌وپرورش: امسال به جذب ۱۷۶ هزار معلم نیاز داریم | واریز معوقات معلمان، در دست اقدام جزئیات اسیدپاشی در آلمان + فیلم امکان انتقال تب دنگی از طریق هر پشه به ۱۰ نفر زنانی که تابع این رژیم غذایی هستند، قلب سالم‌تری دارند توفان ۶۲۰ نفر را در سیستان‌ راهی بیمارستان کرد (۱۲ تیر ۱۴۰۳) خودکشی ویدا، بلاگر معروف تهرانی + تصویر آخرین استوری
سرخط خبرها

آخرین اخبار چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری

نگاهی به پدیده گودال خوابی در تهران

  • کد خبر: ۹۶۰۵۴
  • ۲۷ دی ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۳
نگاهی به پدیده گودال خوابی در تهران
گورخوابی، پشت بام خوابی، ماشین خوابی، بی آرتی خوابی و حالا روزنامه «اعتماد» از گودال خوابی در تهران نوشته است.

محمدرضا هاشمی | شهرآرانیوز؛ به نظر می‌رسد پایتخت هرچه بزرگ‌تر می‌شود، ناهنجار‌های اجتماعی اش هم بی رحمانه‌تر و خشن‌تر می‌شود و خود را بیشتر به رخ می‌کشد. ناهنجار‌های بدقواره‌ای که حالا خانه به دوشان تهران با آن‌ها دست در گریبان هستند و با زندگی شان عجین شده است.

هرچه تهران بزرگ‌تر شد، زندگی برای بی خانمان هایش سخت و سخت‌تر شد و آن‌ها مجبور شده اند برای در امان ماندن از سوز سرمای زمستان به گودال ها، گور‌ها و هرجای گرم دیگری پناه ببرند. هنوز چند هفته از گزارش بی آر تی خوابی نگذشته گودال خوابی سربیرون آورده تا ما روی بد زندگی را ببینیم.

«بنفشه سام گیس» گزارش خود را این گونه آغاز کرده است: «بعد از آخرین چراغ، هرچه نور و صدا بود، همه رفت. انگار به غاری از تاریکی و سکوت پرت شده بودیم. دامن تهران را سربالا می‌رفتیم و دانه‌های برف خشک، مثل صد‌ها پولک سفید، می‌نشست روی زمین و صدا، فقط همین ترک خوردن‌های تنِ تُرد برف زیر پای ما بود. هوا انگار رویه‌ای از یخ داشت.

هر دم از هوا، انگار لایه‌ای از یخ بود که تیز و سرد، تا اعماق درونت را می‌خراشید. چشم‌های مجید، ما را در تاریکی جوریده بود و از دور، تپ تپ تخت کفشش را شنیدیم که سرازیری را می‌آمد سمت ما. منتظر ما بود. به ساعد سپرده بود که «امشب مهمان دارم». ما، من و نیما، مهمان مجید و رضا بودیم. مهمان گودال خواب‌های دامن تهران. رضا را قبلا دیده بودم. به اندازه چند دقیقه، وقتی با آخرین قطار مترو برمی گشت. تصویری که از رضا یادم بود، پلک‌هایی بود که بالای ماسک و پایین کلاه بافتنی اش، روی مردمک‌هایی گشاد و چشم‌هایی متورم، ورق می‌خورد. گفت: «خونه داریم. با رفقامون.»

گفتم: «میام بهتون سر می‌زنم..»

روایت گودال خواب‌های تهران تنها بخشی از واقعیت امروز شهر‌های بزرگ است، انگار شهر‌ها هرچه بزرگ و بزرگ‌تر می‌شوند، فقر دست آدم هایش را می‌گیرد و با خود به حاشیه می‌برد، به جایی که دست از آدم‌ها دور باشد. در این شب‌های سرد زمستان بسیاری سرپناه ندارند و در تاریکی شب، سوی چشم هایشان را به نقطه‌ای می‌دوزند تا شاید بتوانند، شب‌ها برای چند ساعت به آنجا پناه ببرند، آن‌ها گرم نمی‌شوند، اما می‌توانند ادای انسان‌های خوشبخت را درآورند، اینکه سرپناهی برای چند ساعت زندگی گیرشان می‌آید.

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
نظرسنجی
در دور دوم، شما به کدام نامزد انتخابات ریاست جمهوری رای می دهید؟
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->